آواره


دیشب که یک آواره در پایانه جان داد

یک سوژه بی شک دست عکاس جوان داد



هی حرف پشت حرف جنجالی به پا شد

هی عکس پشت عکس دست عابران داد 

 


آواره

عکس کودک آواره از: مشرق نیوز


تقدیر شومی بر مدار شب رقم خورد

انگار سرمایی مضاعف بر خزان داد



یک
زن نگاه کودکش را دورتر کرد

وقتی که اشکش لحظه ای او را امان داد



راننده ای از دور با فرضیه هایش

افسانه ای مبهم به خورد این و آن داد



معتاد یا بدکاره، مجنون یا فراری

این صحنه را اخبار یک لحظه نشان داد



حالا چه فرقی می کند یک مرد یا زن

این واقعیت شهر را یکجا تکان داد



یعنی به وجدان های بی دردی که خوابند

گاهی تلنگر یا تکانی می توان داد



شعر از: پوریا بیگی

نظرات 5 + ارسال نظر
ابوالفضل جمعه 29 آذر 1392 ساعت 17:34 http://vatan-afg.blogfa.com/

سلام به شما دوست صمیمی امیدوارم که حالتان خوب باشد با اندک مطلبی تازه به روز هستم خوشحال خواهم شد که به کلبه تنهایی من هم سری بزنید

عسل پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 20:35 http://abcdefgh2010.blogfa.com

سلام دوست عزیز
وب جالبی داری
موفق باشی

محمد ظاهر نظری پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 16:35 http://zahirnazari.blogspot.com

خوب، امیدوارم که فرصت بدست آوری
راستی بخشش باشه نام تان را اشتباه نوشتم؛
"ملکه"؛ نام قشنگی هم داری
موفقیت برایت آرزو دارم ملکه جان.

ماهیره سه‌شنبه 5 آذر 1392 ساعت 11:51

سلام ملکه جان
خیلی از نوشته هات و وبلاگت خوشم اومد
چقدر این شعر زیباست ازت خواهش می کنم بازهم اینگونه اشعار در شعرت پیدا باشد

محمد ظاهر نظری یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 14:52 http://zahirnazari.blogspot.com

حکیمه جان سلام من را هم بپذیر

وبلاگ قشنگ ات را باز کردم و در نگاه اول چشمم به ستون سمت راست افتاد تا آخر خواندم، یعنی آنقدر کشش داشت که ادامه دهم، قلم روان و احساسی قشنگ داری و نیز داداشی خوب و مهربان که معلومه خیلی رفیق و صمیمی هستید و اینکه عشق وطن را هم داری خیلی زیباست اما یادآور شدی که وبلاگت موضوع خاصی را دنبال نمی کنه، بعدش مروری کردم به مطالب این صفحه حیفم اومد که این قلم روان و این حس زیبا تولید کننده نباشد با توجه به مطالعه ای که داری می تانی خودتت هم بنویسی و قشنگ هم می تانی بنویسی از همین جنس که در معرفی خودت نوشته ای بنویس تا عطش خوانندگانی را که دنبال یک مطلب خوب می گردند بر طرف کنی و لزومی هم نداره که مطالب ات فلسفی، اجتماعی و ... باشد همین نوشته های ساده گاه در حد یک پاراگراف یا جمله خیلی موثر تر می تواند باشد.
عاجزانه برایت بگویم که من به تبادل لینک چندان اعتقاد ندارم باز هم به نوشته هایت سر خواهم زد.
توفیق نصیب تان باد

سلام نظری عزیز! زنده باشی.

شاید باورش برای شما سخت باشه اگه بگم فرصت نوشتن را اصلا ندارم. در زمانهای دل تنگی اینجا تنها خودمو سرگرم می کنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد