دختری از افغانستانم. سالهاست که آواره ای جهان در ایران ام. فرصت تحصیلات عالی نداشتم ولی خواندن و نوشتن را بلدم. اگر وقت داشته باشم کتابهای مورد علاقه ام را مطالعه می کنم. برادرم پایم را به اینترنت باز کرده است به اندازه ای که مامانم (همان مادر جان خودمان) اجازه بدهد به این دنیای شگفت مجازی خیلی با احتیاط گشت و گذار می کنم. مهمترین دغدغه ام بهبودی وضعیت کشور عزیزم افغانستان می باشد زیرا آوارگی و غربت سخت تر از آن است که فکرش را بکنید. پس از وصل به اینترنت اولین کاری که می کنم جستجوی آخرین اخبار کشورم می باشد تا شاید خبری امید وار کننده ای را پیدا کنم که بهانه ای برای قناعت دادن مادرم جهت برگشت به کشورم باشد اما رسیدن به این آرزوی شیرین در این سه سالی که پا به اینترنت گذاشته ام هر روز دور تر از دیروز به نظر می رسد.
از همه شما دوستان عاجزانه می خواهم دعا کنید خدای مهربان آرزوی همه کسانی را که در انتظار دیدن وطن خود به سر می برند زودتر برآورده نماید.
وبلاگم موضوعی خاصی ندارد. در واقع اینجا پناهگاهی منه. وقتی خیلی دلم می گیره هرچه دل تنگم خواست از همه جا و همه چیز کپی می کنم تا کمی خودم را سرگرم کنم. خودم چیزی ندارم بنویسم. چه بنویسم؟ مثل خیلی ها نوشته های رمانتیک دیگرا رو بدون ذکر منبع کپی کنم که بازدید کنندگان فکر کنند مال خودمه؟ اصلا کی وقت می کنم چیزی بنویسم؟!
مطالب و عکس هایی را که کپی کرده ام جدی نگیرید بیشتر برای تمرین است. می خواهم ترفند های وبلاگ نویسی را یاد بگیرم. از همه مهمتر جنبه ای سرگرمی هم دارد تا دردهای عمیقی رو که از آوارگی و بیچارگی مردمم در دل دارم و احساس غربت و بی کسی را که در اثر بی غیرتی و بی کفایتی حاکمان و سیاست مداران کشورمان به من دست می دهد برای لحظه ای فراموش نمایم!
از همه ی دلای مهربون و پاکی که با نظرات مفید و دلگرم کننده شون برای بهترشدن مطالب وب، همکاری می کنند واقعا ممنونم و از توجه و تشویق تون حسابی خوشحال و امیدوار می شوم.
اگر مرا لینک کردید حتما خبرم کنید تا شما را نیز لینک کنم. بعضی کارای حرفه ی وبلاگ را داداشم(منظور همان برادر خودمان است) انجام می دهد. معلوم است که پیامهای نامربوط حذف می شود.
یاد داشت های تازه را در صفحه اول وبلاگ بیبینید.
ادامه...
از خوندن وبتون لذت بردم
زیبا بود
خسته نباشید بانو
مرسی
هه :دی
به همین سادگی درمورد آدما قضاوت نکن عزیزم.